نمايه ي خبر در صفحه ي 8 مجله |
آن زمانها گذشت، آنزمانهایی که یکی از لذتهای بزرگ افطار رمضان، نوای ملکوتی «ربنا» بود، ربنایی که استاد "محمدرضا شجریان" از سالها پیش با آن میهمان ثابت افطار همهی ایرانیان شده بود و حالا دو سالی است که این میهمان نوستالژیک افطار، دیگر نیست، بدون این ربنا انگار سفرهی افطار چیزی کم دارد.
سال پیش هم به گوش میرسید که پخش ربنا از رادیو و تلویزیون ممنوع شده است اما سه روز پس از آغاز رمضان مقاومت صدا و سیما شکست و بار دیگر صدای ربنای شجریان پخش شد، جسته و گریخته تا پایان رمضان تابستانی 88 میشد هنوز هم این نوای ملکوتی را از رادیو و تلویزیون شنید اما امسال گویا نه دیگر از جسته و گریخته خبری هست و نه شکسته شدن مقاومت صدا و سیما.
ربنا را پخش نمیکنند و نشانهی آنکه پخش هم نخواهند کرد از سایتها، خبرگزاریها و روزنامههای محافظهکار هویداست. درست در این روزها که بسیاری از مردم از عدم پخش ربنای استاد شجریان میگویند و رسانهها دربارهی آن مینویسند، چند خبرگزاری و روزنامهی هودار دولت به انتشار گزارشهایی دست زدند که یکسره اتهام و انتقاد و تخریب محمدرضا شجریان است، کسی که سالها رنج و زحمت او برای فرهنگ این مرز و بوم بر هیچ کس پوشیده نیست و البته میزان محبوبیتش در میان تمامی اقشار جامعه.
شجریان اما خود هیچ واکنشی نشان نداده و احتمالن نخواهد داد. او به چنین نامهربانیهای بهویژه از سوی رسانهی دولتی صدا و سیما عادت دارد. تا سالها سال این رسانه بدون توجه به حق مولف و ناخشنودی شجریان از پخش آثارش، صدای مانا و ماندگار استاد را به مناسبتهای مختلف پخش میکرد و هیچگاه توجهی به اعتراض او نداشت، اکنون هم پس از سالها که شجریان با نامهای رسمی و پر سر و صدا در تابستان گذشته خواستار عدم پخش صدایش از صدا و سیما، به جز نوای «ربنا» شد و در حقیقت به پخش ربنا رضایت داد، صدا و سیما حتا این نوای سالها سال میهمان سفرههای افطار را پخش نمیکند. محمدرضا شجریان البته خود بهتر هم میداند که این رفتار تاوان سخنان سال گذشتهی اوست و شاید چنین نامهربانیهایی جدیتر ادامه داشته باشد اما با این وجود بار دیگر به ایران بازگشته، آن هم درست در زمانی که خیلیها فکر میکردند، دیگر بازنخواهد گشت. هر چه باشد استاد همیشه در این وطن مانده و برای این وطن خوانده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر